متين جان متولد ٢٤ ارديبهشت ١٣٨١ و كسرا جانمتين جان متولد ٢٤ ارديبهشت ١٣٨١ و كسرا جان، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

پسران من

تحولات مادرانه

                    وقتی بچه نداشتم، تصورم در مورد تربیت بچه خیلی تخیلی بود. فکر می‌کردم بچه یک لوح سفید است که قرار است ما رویش نقاشی کنیم. یا یک تکه گِل بی‌شکل که قرار است به دستان پرتوان ما کاسه و کوزه‌ای از تویش دربیاید. مدتی که از تولد متین گذشت، فهمیدم تا چه حد اشتباه می‌کردم. بچه‌ها موجوداتی کامل‌اند با شخصیتی منحصر به فرد. کاسه و کوزه‌ای که شکل و طرح و رنگ دارد و تربیت حداکثر می‌تواند آن را یک جای خوب در سفره بنشاند. حالا که مدتی گذشته، حالا که کسرا هم دارم، فکر می‌کنم حتی تصور قبل...
19 فروردين 1392

انیمیشن محبوب TELETUBBIES

مدتی است ک کسرا کوچولوی من برنامه ی تلی تابیز و از MBC3 مبینه صبح ها حدود ساعت 8:30 نیم ساعت هم بیشترنیست . بیشتر قسمتهاش و سیو کردم رو فلش . بعد از اون هم کارتون دورا پخش میشه اما چون به زبان شیرین عربی هست شاهزاده زیاد دوست نمی دارد کمی نگاه میکند و میرود پی کارخودش . متین حدودای دوسالش بود همین برنامه رو می دید از کانال BABY TV الان دیگه اون کاناله بسته شده نمیدونم بهرحال بعد از نه سال جذابیتش و داره شدیییید . مضمونهایش عشق به یکدیگر . کمک به یکدیگر. رنگ های فوق العاده جذاب . شادی ..شور..هیجان . مهارت های زندگی و کلیپ هایی از زندگی روزمره ی کودکان نشون میده و فعالیتهایشان . ...
19 دی 1391

تابستان امسال

تابستان امسال نیز رو به اتمام است و مهرماه با همه ی دغدغه هایش بزودی شروع می شود . تفریحات امسالمان نیز کنسل شد . برایم تابستان خوبی نبود و برای پسرانم نیز . متین کلاس شطرنجش رو دوهفته ای هست تعطیل کرده و قرار است بزودی در جای بهتری ثبت نام بشه ( مدرسه ی شطرنج ) . کلاس دف همچنان ادامه داره و علاوه بر یکشنبه ها روزهای جمعه نیز برای تمرین کنسرتی که احتمالا مهرماه باشه آماده میشه . منتظره که دوران دف نوازیش تموم بشه و بره ساز بعدی تمبک . کسرا هم هنگام شروع کلاس متین با او به کلاس میره و روی صندلی خیلی آرام می نشیند و با آموزشهای مربی دقت می کند و بعد هم از تمبکی که اونجاست ضربهای زیبایی که در مفزش حک کرده می نوازد. مربی اصرار دارد که چون زیاد ...
20 شهريور 1391

موفق در عملیات پوشک گیری !

  عمليات ما يك بار در ١٨ ماهگي رخ داد كه ناموفق بود بچه م اصلا نميدونست چه جوري بگه ج.ي.ش و بعد از چهار پنج روز ما در عمليات پوشك گيري شكست خورديم . وگفتيم زمان بگذره و كسرا خان به درك وفهمي از اين موضوع مهم برسه . نميخواستم كوچكترين استرسي بهش وارد بشه . زمان دوسالگي اش هم سرماخوردگي و بعدش هم مسافرت عيد و خلاصه شروع عمليات بعدي شد ٢٠ فروردين يعني كسرا دقيقاً دو سال و دو ماه و دوازده روزه بود. روز قبل از انجام عمليات رفتيم فروشگاه و خوراكي هاي كوچولو و خوشمزه اي كه دوست داشت رو چند بسته گرفتم به عنوان جايزه ( آب نبات چوبي هاي كوچولو و ژله هاي كوچولو ) اينجايي كه ميگم كوچك به دليل مضراتي كه اين نوع خوراكي ها دارن . ولي من ناچار بودم...
4 خرداد 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسران من می باشد