متين جان متولد ٢٤ ارديبهشت ١٣٨١ و كسرا جانمتين جان متولد ٢٤ ارديبهشت ١٣٨١ و كسرا جان، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

پسران من

شعر

1391/2/26 10:36
نویسنده : مامان
546 بازدید
اشتراک گذاری

اوج

این روزها
در مسیر تمام فرضیه های نا تمام
ایستاده ام
با طرحی ساده از خودم
دستهایم را بر واژه های
فروریحته می کشم
که از چسبندگی کاغذ بی زارند
تنها می خواهند
من را بنویسند برای تو
به اوج که می روی
شاه نشین ذهن من می شوی
تو آهسته تر می شوی
اما چشمانم تو را بلند تر میبیند
در فصل ذهن من
همه فلسفه های جهان می سوزد
و بهای تردید را
یک عمر عاشقی پس می دهد
از آن زمان که رفتی
روزهای زیادی گذشته است
برای کسی که شبانه روز
خیالش دسته گل به آب می دهد
این واژه ها
دقیق ترین مقداریست
که می تواند
روزهای بی تو بودن را متر کند

من هر بار
 خانه ام را به هم می ریزم
اما خوش عکسیت
در هر گوشه
نگاهت را آویخته است
لبخند می زند دلم
بر غمی که می گوید
هنوز هم با تو نفس می کشد دلم
تو من را
به تجربه های تازه برده ایی
و رفتنت یکی بیش از همه
محبوب من
ادامه اسم من نام توست
و پایان من
با تو به تاخیر می رود
باورت نمی شود
کابوس گرفته است چشمانم
در قحطی تو
و ذهن مچاله من
روح من را می رنجاند
من هنوز سرگردان توام
تو شاعر شعرهای من هستی
و من این شعرها را
با سردردهایم دوست دارم
فقط آنها هستند
که هنوز به بودن چیزی بین ما
اعتراف می کنند

اکنون در کنار شعرهایم
به شکل تمام آدمهای بی خواب
در چشمهای خیسشان
دست و پا می زنم
تو را به من خدا نداد
تو بهشت برین هستی
نگاهت را داد
که همواره من را بسوزاند
من در کنار زوال
خواب شب بوها
ونبود عطر تو میان گلدانها
سر می روم از پونه و شب بوها
و بر شانه جویباران صبوری می کنم
و در دور دست دلم
آنجا که به هیچ کس تعلق ندارد
تو را هر شب
می آفرینم میان چشمانم
بوی تو در سرم می پیچد
و جوهر دستهایم
روی کاغذ می ریزد
و تمام خودم
شعر می شود برای تو
که همه جمعیت دنیای منی.

                                         شعری زیبا از میزار عزیز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسران من می باشد