انضباط : نظم حیاتی و نظم هندسی

انضباط

بسياري ازحيوانات منظم ومنضبط اند. مثلا مورچه ها وزنبورهاي عسل ازنظم بسيار شايسته اي برخوردارند. دراصل انسان انضباط را ازحيوانات آموخته است . شايدشمامقطع لانه مورچگان راديده باشيد. دراين صورت انضباط ونظم كاملا وسواسي اين حشره راملاحظه كرده ايد . مورچگان وزنبورها حشراتي با نظم وسواسي اند كه هركار را درساعت معين ومحل مربوطه به انجام مي رسانند. انضباط درانسان غريزي نيست وبايد در دوره يك تا سه سالگي آموخت. انضباط معتدل درزندگي يك فردشاخص " سالم ونرمال بودن " او به شمار مي رود.افراط درانضباط را وسواس نام مي دهيم وفردي كه دربي نظمي راه افراط پيش گرفته ، لاابالي مي خوانيم.

آموزش انضباط

١- پيش ازهرچيزوالدين بايد درزندگي خصوصي خود انضباط داشته باشند . اتاق هاي مرتب ، كمدهاي مرتب

٢- هيچ گاه دستور كلامي انضباطي ندهيد. دستورانضباط ونظم عملي است ، كلامي نيست .

 ٣- نكته ي مهم ديگر : بچه هاي ما ازتولد تا هفت- هشت سالگي داراي نظم وترتيبي برخلاف نظم وترتيب ماهستند. اين نظم كه مطابق خواسته شما نيست ، نظم حیاتی نام دارد.

 نظم حياتي: حالتي ازنظم است كه اثاثيه ها پخش ونابجا هستند. درنگاه اول تمام اسباب را درهم وبرهم مي بينيد، وقتي به صاحب اتاق مي گوييدآن مداد را پيداكن ، زود پيدامي كند. يعني اين نابه جايي وپخش بودن اسباب ها ازديدشمابي نظمي است اما ازديدصاحب اتاق انضباط است . اين نظم بچه هاست كه تا هفت - هشت سالگي ادامه دارد. پس ازاين فرزندان طبيعي انسان كه آموزش درست ديده باشند به مرحله بالاترنظم هندسي پاي مي گذارند.اين نظم حدود بيست سالگي تكميل مي شود. نظمي كه در آن طبقه بندي رعايت شده نظم هندسي وخاص بزرگسالان است. هرگاه بچه چهارساله اي راديديد كه بسيار منظم است ، همه وسايلها را رديف كرده ، اتاقش نظم هندسي دارد، طبقه بندي دارد ، بدانيد احتمال وسواس دراين كودك قوي است . فورا او را به يك روانپزشك معرفي كنيد .

درتربيت كودك بايد برعكس مقصود خوددستوربدهيد. بي توجهي رفتار نادرست كودك راتصحيح مي كند.

 ٤- موضوعي مهم درجريان آموزش انضباط اين است كه به بچه ها حق دخالت به شيوه نظم حياتي ، دراتاق خودتان راندهيد. آنها هيچ گاه حق ندارند درمكاني غيرازمحدوده مجازخودشان آشفتگي بپا كنند . اجازه ندهيد آشفتگي بچه ها ازحدخودش تجاوز كند . به بچه ها مرزاعمال نظم حياتي رانشان دهيد.

 بسياري از آقايان ازنظم حياتي به نظم هندسي ترقي نكرده اند . علت آن هم مادرهاي محترمشان است كه آنها را ناتوان بار آورده اند. خيال كرده اند كه هميشه كسي هست همه چيز را مرتب ومنظم كند.

تنها راه انتقال ازنظم حياتي به نظم هندسي ، سپردن كارها وتنظيم اسباب به دست خودبچه هاست . ودراين راه هيچ وسيله يا لباس گمشده اي رانبايد پيدا كرد.

 ولي امروز درتربيت فرزندان بايدتلاش كنيم كه آنها ازنظم حياتي به نظم هندسي منتقل شوند . براي اين كار بايدكودكان رابه حال خود رها كرد . مانبايد آنها رابه نظم هندسي انتقال دهيم ، اتفاقاتي درزندگي مي افتد كه بچه هاي ما نظم هندسي را يادخواهند گرفت .

نظم وترتيب توارثي است . بنابراين بعضي ازابتدا ميراث نظم دارند وبعضي ميراث بي نظمي . باشيوه هاي آموزش صحيح از سه سالگي به بعد مي توان مردم وسواسي يا لاابالي را تصحيح كرد اما درسنين بالا هرگز!

     پس بايد كودكان را به سمت يافتن نظم هندسي سوق داد. 

منبع : ازکتاب انسان دز مسیر زتدگی دکتر مجد