متين جان متولد ٢٤ ارديبهشت ١٣٨١ و كسرا جانمتين جان متولد ٢٤ ارديبهشت ١٣٨١ و كسرا جان، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

پسران من

شیرین زبون من !

1391/8/23 16:33
نویسنده : مامان
636 بازدید
اشتراک گذاری

تو آشپزخونه بودم . صدام میزنه : مامان بیااااا

من : کجا بیام مامان

میگه : بیا اتاق آبی !! ( اتاق داداش متین )مژه


داشت بدو بدو میکرد و خورد زمین بعد هم به من نگاه کرد و گفت : اوتادم ( افتادم ) !

گفتم : اشکال نداره عزیزم پاشو!

بلند شد وگفت : پاشیدم ( پاشدم )ماچ


 

بازم یه روز دیگه که خورده بود زمین و این دفعه رو کیف خرسیش افتاده بود و قفسه ی سینه ش زخمی شده بود و اونم داشت گریه میکرد . چسب زدم و بغلش کردم با ناراجتی زخمش و نگاه می کردم . صورتم و با دو تا دست کوچولوش گرفت و گفت اوب میشه مامان ! ( خوب میشه )قلب

 


 

 

مهمونمون نسیم کوچولو دختر عمو حسین بود. پنج دقیقه بعد رفت و کتاب کلاغ پر مزینانی رو آورد و شروع کرد به خوندن براش

نسیم میاد بارون میاد

آواز میخونن باروناااا

صداشون و گوش می کنیم

ما هم می خونیم با اونااااالبخند


 داشتم یادداشت برمی داشتم و چهار زانو رو زمین نشسته بودم . اومد رو پام نشست و دفترش هم دستش بود و داشت خط خطی می کرد . یه کم که گذشت گفتم : میشه پاشی پام درد گرفت !

من : پات درد گرفت؟ آهااااااااا

بعدهم گفت : آروم باش آروم باش !!

من : بشین رو زمین عزیزم . پام خیلی درد گرفت !

دوباره گفت : پات دردگرفت ؟ آهاااااااااا

 


 

 صبح که بیدار شده بود صبحونه که خورد رفت سریع پشت میزش نشست و تودفترش شروع به خط خطی های مخصوص خودش کرد و گفت : ببشید دایم مینویسم  میم مدسه . ایاس دایم.( ببخشید دارم می نویسم . می رم مدرسه . کلاس دارم )بغل

 


 

داریم ناهار میخوریم اونم دونفری من و شاهزاده کوچولوم. یه دفعه نگام میکنه و با ناراحتی میگه دیر شده دیرشده!!

من :چی دیرشده عزیزم؟

میگه : بریم دنبال داداشی مدرسه . دیرشده . عزیز دلم نگران داداش متینش هست ماچ

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

شیم شیم
26 آبان 91 23:24
قربون پسر عموم برم من با این لغت نامه اش ماچش کن از اون بزرگا
صفورا
9 آذر 91 13:17
بالاخره شروع کرد به حرف زدن عزیززززم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسران من می باشد