شغل های آینده از نگاه متین
شغل آینده از موضوعاتی ست که همیشه فکر بچه ها را به خلاقیت واداشته وآنها سوار بر اسب خیال , خود را درشغل ها و کسوت های مختلفی مجسم می کنند . متین هم مثل دیگر بچه ها از وقتی مفهوم شغل را درک کرده است ابتدا فروشنده ی مواد غذایی ( چون می تونست یه دل سیر هرچی میخواست بخوره ) بعد از مدتی دوست داشت نانوا بشه و ( بازم به خاطر خمیرش که باهاش کلی بازی کنه ) و یا نجار - خلبان -دکتر قلب و غیره .
البته جند سالی ست که تمرکز کرده روی ساختمان ها و برج ها که بلند ترین برج رو بسازه و خودش هم بالای اون برجه باشه و همه ی قوم و خویش و دوستان هم تو اون برجه جا بده . آینده ی تحصیلیش هم قراره تو دورشته درس بخونه و میگه من که میخوام یه رشته رو چهار سال بخونم پس بهتره دورشته رو چهار ساله تموم کنم .
گاهی هم با توجه به شغل پدرش طراحی درب های ساختمانی را مجسم میکند با ریموت های بسیار پیشرفته که قراره بسازه که این درها با شکلهایی بسیار جالب که میگوید باز و بسته میشوند .
و گاهی خود را موسیقی دان مشهوری میبیند یا کشتی گیر حرفه ای یا اینکه در پینگ پنگ چه مدالهایی را بدست آورده .
و من .. لبخندم را نثارت میکنم پسرم و میشنوم تا خوب از آرزوهایت و آینده ات و خواسته هایت برایم بگویی و ته ته دلم غرق میشوم از شادی که پسرم اونقدر بزرگ شده که نظر من را هم ما بین خواسته هایش می پرسد که ( نظرت چیه مامان ؟) .
عزیزم امیدوارم اگر قرار است به آرزویت برسی از درست ترین و انسانی ترین راهش باشد و در آن حال کودکان و مردم سرزمینت مهمترین دغدغه ات باشد . امیدوارم عاشق همه ی انسان ها باشی همینطور که الان هستی که با دلی عاشق راه رسیدن به آرزوها هموارتر است . هر شغل و کسوتی را که انتخاب کردی امیدوارم انسانی ترین شغل باشد و من همواره همراه تو خواهم بود پسرم .